آواژیک
واگویه های من با خودم
شب ناميرا
استاد نعمت اله لاريان
+
نوشته شده در سه شنبه نوزدهم تیر ۱۳۸۶ ساعت 9:39 توسط آواژیک |
من آن خزان زده برگم که باغبان طبیعت برون فکنده مرا ز گلشن خویش به جرم چهره ی زردم
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین نوشته ها
نوشتههای پیشین
اسفند ۱۳۹۰
مهر ۱۳۹۰
شهریور ۱۳۸۹
خرداد ۱۳۸۹
اردیبهشت ۱۳۸۹
بهمن ۱۳۸۸
آذر ۱۳۸۸
آبان ۱۳۸۸
مهر ۱۳۸۸
شهریور ۱۳۸۸
مرداد ۱۳۸۸
تیر ۱۳۸۸
خرداد ۱۳۸۸
اردیبهشت ۱۳۸۸
فروردین ۱۳۸۸
اسفند ۱۳۸۷
بهمن ۱۳۸۷
دی ۱۳۸۷
آبان ۱۳۸۷
مهر ۱۳۸۷
شهریور ۱۳۸۷
مرداد ۱۳۸۷
تیر ۱۳۸۷
خرداد ۱۳۸۷
اردیبهشت ۱۳۸۷
فروردین ۱۳۸۷
بهمن ۱۳۸۶
آذر ۱۳۸۶
مرداد ۱۳۸۶
تیر ۱۳۸۶
شهریور ۱۳۸۵
اردیبهشت ۱۳۸۵
فروردین ۱۳۸۵
اسفند ۱۳۸۴
بهمن ۱۳۸۴
پیوندها
دختر يخي
زهور
ته مانده ي يك زن
لحظه هاي پلاسيده
حسين
بهارجون
BLOGFA.COM