آواژیک
مسافري پشت درم
ميرم پا رو قلبم بزارم
شبامو مهتابي كنم
چشامو آفتابي كنم
آواژيك !
عاشق و همزبوني
ساده و مهربوني
دل تو رنگ غروبه
غم درياي جنوبه
آواژيك !
خليج چشمات آبيه
گريه هات از بيخوابيه
آواژيك !
فانوس دريايي ميخواي
عاشق و مأنوس دريايي ميخواي
بهروز عزیزم این شعرو از زبون من برای من نوشت۸/۵/۸۷
+ نوشته شده در سه شنبه هشتم مرداد ۱۳۸۷ ساعت 11:17 توسط آواژیک
|
من آن خزان زده برگم که باغبان طبیعت برون فکنده مرا ز گلشن خویش به جرم چهره ی زردم